پیرمرد و خزان

پیرمردی هر روز بر روی صندلی ، روبروی خانه ای قدیمی ، زیر سایه درختی تنومند ، تنها مونس روز های پیریش. با عصای چوبی که برآن تکیه می زد . مونس روزهای دلتنگی پیرمرد درخت بود و صدای جوی آبی که می گذشت از آن نزدیکی ها … عابرانی که به پیرمرد سلام می […]


سه پند از شیطان

شیطان به حضور حضرت موسی آمد و گفت : آیا می خواهی به تو هزار و سه پند دهم ؟ موسی گفت : آنچه تو می دانی من بیشتر می دانم و نیازی به پند تو ندارم . در همین حال جبرئیل وارد شد و عرض کرد : ای موسی خداوند می فرماید هزار پند […]


مادر روزت مبارک

   


نجوا

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه دردینم بیا کزچشم بیمارت هزاران درد برچینم الا ای همنشین دل که یارانت برفت ازیاد مراروزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم جهان پیراست وبی بنیاد ازاین فرهادکش فریاد> که کردافسوس ونیرنگش ملول ازجان شیرینم زتاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل بیارای بادشب گیری نسیمی […]


نیمه من

نیمی خواب ، نیمی بیدار،نیمی انسان ، نیمی فرشته ام و همواره از تو نوشته ام . گریه ها و خنده ها ، بالهای پرنده ها ، هرچه بود و هر چه هست ، لحظه های بی شکست ، قصه های واپسین، عشقهای آتشین ، آفتاب و آسمان ، قلبهای مهربان و…. جلوه ای از […]


زندگی

همه ما در این راه رهگذریم . معنی زندگی چیست ؟آیا زندگی با تلخی ها و خوشی هایش زندگی می شود. شاید معنی آن در دادن گل سرخی باشد به دلی خسته ، قدم نهادن کودکی نوزاد به این دنیا، مرگ یک پدر ، سلام یک عاشق به معشوقه اش ، فریاد کودکی در باد […]


خداحافظ

خداحافظ همین حالا که من تنهام خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام خداحافظ … کمی غمگین به یاد اون همه تردید به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید اگر گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده ست نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده ست خداحافظ واسه اینکه نبندی دل […]