ببخشای بر ما ای روشنگر عشق ، بر ما ببخشای . اگر روی پیراهن ما نشان عبور سحر نیست . اگر روی فرق صنوبر نشان فلق نیست . اگر صبح را به مهمانی کوچه دعوت نکرده ایم . نسیم صبحگاهی گیاهی را در زلف خود فکنده است و تا دشت بیقراریش می کشاند و ما کمتر از آن نسیم و در آن سوی دیوار بیمیم
به پایان رسیدیم نکردیم آغاز
فرو ریخت پرها نکردیم پرواز